
حافظ مرد تناقضهاست؛ او یکی از شناختهشدهترین ایرانیهاست، ولی چیز زیادی از زندگیاش نمیدانیم؛ او حافظ قرآن بوده و برای همین اسمش «حافظ» است، ولی بین مردم زمان خود به بیدینی متهم شد، در حدیکه حتی نمیخواستند برای او مراسم ختم اسلامی بگیرند و هنوز که هنوز است، عدهای او را یک مهرپرست میدانند، نه یک مسلمان؛ حافظ جزو بزرگترین میراث ادبیات ایران بین غربیان و نماد اعتلای فرهنگی ایران است، ولی شخصی همچون احمد کسروی ادعا میکند حافظ مقصر اصلی افول فرهنگ و تمدن ایران است، چون ذهن ایرانیها را درگیر عرفان و ابهامات کرد و بدینترتیب عقل و منطق را کمارزش جلوه داد. برخی اعتقاد دارند او یک عارف است، برخی دیگر او را مبارز سیاسی خطاب کردهاند و برخی دیگر هم یک رِند وسطباز و حیلهگر که وقتی به نفعش بوده، او هم چاپلوسی حاکمان زمان خود را کرده است. تنها چیزی که همه در مورد حافظ سر آن توافق دارند این است که اشعار او از لحاظ زبانی زیبا هستند.
حافظ در طول عمر ۶۴-۶۵ سالهی خود، حداکثر ۴۹۵ غزل سرود که کلشان در دیوان حافظ جمعآوری شدهاند. غیر از این، تعدادی شعر در قالبهایی مانند قطعه، قصیده، مثنوی و رباعی نیز به او نسبت داده شده که آنها نیز در دیوان موجودند. یک عدد دیوان کل چیزی است که از او باقی بمانده. هیچ مدرکی هم وجود ندارد که ثابت کند آثار دیگر او از بین رفتهاند، بنابراین او جزو شاعران کمکوی و گزیدهگوی به حساب میآید. ولی همین یک دیوان برای اینکه نام او را در تاریخ جاودانه کند، کافی بود.